مدح و ولادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
از این مولود فرُّخ پی هزارو چارصد سال است زمین دور خودش میگردد و بسیار خوشحال است فقط این جمله در تائید میلاد نبی کافی ست که شیطان از نزولش تا همیشه ناخوش احوال است زمیـن و آسمان مکه طوری نـور بارانـند که دیدار دوتاشان هم تماشا هست هم فال است پریشان کرده ایران را به وقت آمدن این طفل که خاموشی و خشکیدن دراین اجلال،اقبال است محمـد یا امین یا مصطفی یا احمد و محمود من اَر گنگم جهان هم در بیان او کر و لال است به پایش ریختنـد از نورها آن قدر از بالا که سینه ریز خورشید این وسط ناچیز ْمثقال است نگهبان دارد اسمش از پس و از پیش حتی او برایش حضرت از پیش است و صَلّوا هم به دنبال است جهان را میزند برهم چنین اسمی که پایانش به علم جَفْر، دست میم روی شانۀ دال است به رخ در جاذبه لب دارد و در دافعه لَن را که پایین لبش نقطه ست و بالای لبش خال است اگـرچه نیـسـتم مثل قَــرَن گـرم اویس اما دلم از عشق تو مثل فلسطین است اشغال است اگر امروز آغـاز است بر دین خـدا با تو غدیر خم ولیکن روز اتمام است و اکمال است تَرَک برداشت ایوان مدائن پیش تو یعـنی که ایوان نجف بر مشکلات شیعه حلّال است هم اکنون مستم و این شعر تا روز جزا مست است ملاک سنجش افراد، قطعا سنجش حال است به پایان آمـــد این ابیات اما خوب میدانم هنوز این شعر در وصف محمد میوۀ کال است |